بذار و بزار و سقوط هرات به زیر چکمههای طالبان
دیشب خبر اول کشتار ایرانیان به خاطر نبود واکسن و داروی کرونا بود و خبر دوم سقوط هرات. چه فاجعهای برای افغانستان، مردمش و زبان فارسی. گویا قدرتهای… ادامه »بذار و بزار و سقوط هرات به زیر چکمههای طالبان
دیشب خبر اول کشتار ایرانیان به خاطر نبود واکسن و داروی کرونا بود و خبر دوم سقوط هرات. چه فاجعهای برای افغانستان، مردمش و زبان فارسی. گویا قدرتهای… ادامه »بذار و بزار و سقوط هرات به زیر چکمههای طالبان
حسن رشدیه از تاثیرگذارترین شخصیتهای ایران مدرن است، یکی از نقطههای آغاز تحول در ایران را میتوان تاسیس اولین دبستانِ رشدیه در تبریز در سال 1266 ه.ش دانست، یعنی 134… ادامه »نگاهی به بخارا شماره 144 ویژه حسن رشدیه
چو غنچه گرچه فرو بستگیاست کار جهان تو همچو باد بهاری گرهگشا میباش حافظ کتابخانه نیمه شب را از اینجا بخرید شما چقدر حسرت میخورید؟ من زیاد. چقدر فکر میکنید… ادامه »کتابخانه نیمه شب با ترجمه امین حسینیون بالاخره منتشر شد
کتابخانه نیمهشب را در پاییز 99 خواندم، ماههایی تلخ و سخت. علت خواندنش هم این بود که خودم افسرده و غمگین بودم و کتاب را که باز کردم دیدم نورا… ادامه »چرا کتابخانه نیمهشب را ترجمه کردم؟
امین حسینیون کتاب و تئاتر و سینما، به همراه تمام رسانههای دیگرِ داستان ـ بازیها، کتابهای مصور، قصههای پاورقی، سریالها و … ـ بازارِ داستان را میسازند. همهی ما، هرکس… ادامه »چهار خاکریز که داستانگوی فارسی زبان در آنها میجنگد
الان اولین تیزر از سریال چرخ زمان را دیدم. نکات جالبی در تیزر بود و به نظر میرسید از نظر تولید استحکام خوبی داشته باشد. اما جزییاتی هم در تصویرها… ادامه »پخش اولین تیزر از سریال چرخ زمان
این روزها خبر ساخت سریال چرخ زمان هر روز داغتر از روز قبل به گوش میرسد. سریالی که اگر دوستان زحمت بکشند و درست بسازند بازی تاج و تخت را… ادامه »معرفی سری کتابهای فانتزی چرخ زمان wheel of time
روی مبل نشسته بودم و گوشیبازی میکردم و به فکر سریال بودم که چطور بنویسیم؛ فلان شخصیت را چه کنیم و بهمانی را چطوری بکشیم که مصطفی از اتاق داد… ادامه »به یاد پرتوی قصهگوی مار و خدنگ
خب، بالاخره نفس عمیق هم چاپ شد که بیشتر از یک سال و نیم منتظر چاپش بودم. بعد از کلی رفت و برگشت و اصلاحیه از جانب ارشاد و …،… ادامه »نفس عمیق اثر آن تایلر بالاخره منتشر شد
شهر شرنگ روزهای آخر اسفند 97 از چاپخانه بیرون آمد و من انقدر درگیر کارهای راهاندازی چهل کلاغ بودم که وقت و انرژی نداشتم دربارهاش بنویسم. حالا بیش از… ادامه »شهر شرنگ ، با کمی تاخیر