پرش به محتوا

نقد یه حبه قند رضا میرکریمی – در سرزمین های خیالی

43

نگار جواهریان در یه حبه قند

 

این یادداشت کوتاه را همزمان با اکران فیلم در فیسبوک منتشر کردم. به طور خلاصه این یادداشت تلاشی است برای بردن یه حبه قند به جایگاه خودش، که جایگاه یک فیلم تبلیغاتی است. شاید برخی استدلالات یا مدعاهای یادداشت حاضر تندروانه و یا بسیار قابل بحث به نظر برسند اما تصور نمی کنم اصل ایده متن مشکلی داشته باشد. عنوان نقد «در سرزمین های خیالی» اشاره به غیرواقعی بودن کلیت فیلم دارد که این غیرواقعی بودن را می توان بسیار فراتر از بحث این یادداشت هم ادامه داد. موضوعی که خودم تلاش میکنم در یک یادداشت جداگانه بررسی اش کنم.

فایل پی دی اف را از همینجا می توانید بخوانید، ساده و سریع و مطمئن:

yehabbeghand

 

این هم بخشی از متن یادداشت:

 

…«یه حبه قند» را به هیچ وجهی نمی­توان نماینده­ی فرهنگ ایرانی دانست. مثل این است که گبه را به تنهایی نماینده­ی فرش ایرانی بدانیم یا ازگیل را تنها میوه­ی ایرانی. آنچه در یه حبه قند نمایش داده می­شود فرهنگ بخشی از مردم ایران است. این خانه­های چندهزار متری که چندین نفر در آن زندگی می­کرده­اند و عموما کلفت و نوکری هم داشته­اند و بزرگ فامیلی در آنها بوده است، مخصوص اکثریت مردم ایران نبوده. این زندگی اقلیتی ثروتمند ـ یا کمی ثروتمند ـ بوده است. کجا رعایای روستایی چنین زندگی­های پر کیا و بیایی داشته­اند؟ چند شبانه روز پلو دادن به بیش از بیست نفر آدم، همین الان هم در توان اقلیتی از مردم است، چه برسد به اوایل قرن که هر چند سال یکبار قحطی ایران را می­خورد. گذشته از مسئله­ی ثروت و خاستگاه اجتماعی، که طبیعتا آقای میرکریمی از رویش جست زده­اند و اصلا معلوم نمی­کنند این خاندان مطنطن چه کاره بوده­اند که چنین ملکی دارند، مسئله­ی تنوع اقلیم چه می­شود؟ ایران کرد ندارد؟ ارمنی ندارد؟ بلوچ ندارد؟ ترک ندارد؟ و غیره ندارد؟…

… اگر مردم سرزمین ایران، این سبک زندگی را دوست داشتند، الان اینطوری زندگی می­کردند. اگر می­شد همه­ی مردم ایران در خانه­باغ­های چندهزار متری زندگی کنند، همان زمان می­کردند. این سبک زندگی، و تجربه­ی چنین مراسمی در بهترین حالت خاطره­ای است دلنشین. برای زندگی شهری، حریم خصوصی امری است لازم، که در چنین خانه­ها و خانواده­هایی عملا وجودش غیرممکن است. بدون داشتن اتاقی از آن خود، که درش را بشود بست و صدای دیگران را نشنید و در آن کار کرد، پرونده­ی خیلی از امور بسته می­شود و این موضوع را در کتاب اتاقی از آن خود، خانم ویرجینیا وولف به دقت توضیح داده­اند. اما فرض کنیم این حرف من هم اشتباه است، و اصلا این سبک زندگی آرزوی قلبی همه­ی ایرانیان ـ بل همه­ی جهانیان ـ هست. برسیم به سوال اول،

 

چند نقد دیگر در مورد فیلم را هم اینجاها می توانید بخوانید:

یه حبه قند حکایت خانواده ای تمام ایرانی

نگاهی به یه حبه قند

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=229660

یادداشت ابراهیم حاتمی کیا در مورد یه حبه قند

 

 

3 دیدگاه دربارهٔ «نقد یه حبه قند رضا میرکریمی – در سرزمین های خیالی»

  1. WoW
    بهترین نقدی بود که تابه‌حال درباره‌ی این فیلم بیهوده بزرگ‌شده
    و کارگردان به زور بومی (اصلا سینمای بومی یعنی چه؟) نامیده‌شده، خوانده بودم
    ممنون

  2. بازتاب: دانلود فیلم ایرانی یه حبه قند 1389 – iran-new

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *