پرش به محتوا

کتاب صوتی داستان کوتاه خواب اثر اسماعیل فصیح از مجموعه‌ی «عقد و داستان‌های دیگر» چاپ 1357

 

در بین آثار فصیح به نظرم داستان کوتاه خواب نمونه‌ی بسیار جذابی است. انگار فشرده‌ای از تمام رمان‌های او هم هست. مردی که با جهان پیرامونش درگیر است در آستانه‌ی ناامیدی و رهاکردن است ولی در بزنگاه‌های حساس زندگی را انتخاب می‌کند و به کوشش ادامه می‌دهد. نکته‌ی بسیار جالب این است که در پایان داستان راوی می‌گوید:«باید زندگی کنم.» نمی‌گوید:«می‌خواهم زندگی کنم.» یعنی در انتخاب زندگی توسط راوی نوعی از اجبار و مسوولیت‌پذیری حس می‌شود؛ ویژگی‌ای که در جلال آرین ـ قهرمان رمان‌های فصیح ـ هم پررنگ است. «خواب» را انتخاب کردم چون متفاوت است و در میان داستان‌های کوتاه فارسی نمونه‌اش کمتر است؛ امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید:

 

 

 

 

چند نکته‌ی کوتاه در مورد داستان خواب:

 

نکته‌ی یکم: در شروع داستان راوی می‌گوید «تیغه‌ی دسته را…» در کتاب دسته چاپ شده بود و من هم دسته خواندم؛ ولی قاعدتا منظورش دشنه است و غلط چاپی است.

 

نکته‌ی دوم: در ابتدای داستان؛ داستان تقدیم شده به نجف و شریک که برای من مبهم است منظور نویسنده از چنین تقدیمی چه بوده.

 

نکته‌ی سوم: تاثیر صادق هدایت در این داستان مشهود است؛ حدس من این است که فصیح این داستان‌ را سال‌ها پیش نوشته باشد؛ ولی داستان تاریخ نداشت و راهی برای تایید حدسم وجود ندارد.

 

نکته‌ی چهارم: وجه غالب آثار اسماعیل فصیح رئالیستی است و چنین فضای سوررئال و واقعیت‌گریزی در آثار او بسیار کمیاب است. در این داستان کوتاه مثل پاندول از واقعیت به فراواقعیت نوسان داریم ولی در پایان باز هم وجه رئالیستی پیروز می‌شود.

 

نکته‌ی پنجم: داستان بسیار تیره و تار است ولی بر خلاف آثار هدایت که در همان فضای تیره و تار داستان‌هایش را تمام می‌کند؛ اسماعیل فصیح با یک جمله کمی نور به ما می‌دهد:«باید زندگی کنم.»

 

امیدوارم از این داستان کوتاه لذت ببرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *