تکراریترین آموزهی داستاننویسان قدیم و جدید شاید همین باشد: هر روز بنویس. اکثر نویسندگانی هم که میشناسید این عادت را داشتهاند، از چخوف و داستایوفسکی تا بوکوفکسی و استفان کینگ. حالا هر نویسنده به سبک و سیاق خودش. یکی سحرخیز است و صبحها مینویسد، یکی جغدِ شبنویس است. این هم منطقی است که اگر بخواهید اثری مشخص را در زمانی معین تمام کنید، بالاخره مثل هر پروژهی دیگری برنامهریزی لازم دارد.
تا اینجا را احتمالا همهی ما قبول داریم. خودِ شما هم لابد دوست دارید هر روز بنویسید و آخر هر سال یک رمان سیصد صفحهای آمادهی چاپ داشته باشید، ولی واقعا
چطور میشود به چنین روتینی رسید؟ چطور میشود منظم نوشت؟ اصلا نظم در نوشتن واقعا این همه که میگویند، فایده دارد؟
در این ویدئو در مورد این سوالات بحث میکنیم و پاسخهایی مطرح میکنیم. به نظر من، و طبق تجربیات من، خود است که چند نکتهی اساسی را برای رسیدن به یک برنامهی منظم نویسندگی در نظر بگیرید:
- هدف نهایی شما چیست؟ اهداف کوچکتان کدامهاست؟
تکلیف کلاسی دارید؟ میخواهید اولین رمانتان را تمام کنید؟ فیلمنامهنویسید؟ داستان کوتاهتان نیمهتمام مانده؟! چند کلمه در روز میتوانید بنویسید؟ در روز چقدر فرصت دارید؟ چه نتایجی شمار ا خوشحال میکند؟
- چه زمانی در روز برای نوشتن شما مناسب است؟
ببینید شرایط زندگی چقدر به شما اجازهی برنامهریزی آزاد میدهد و زمان آزادتان چه وقتی است و چه مدتی است و بر اساس همان برنامهریزی کنید، واقعبین نبودن فقط منجر به شکست میشود.
- آیا مکان خاصی برای نوشتن دارید؟
مکان ثابت اکثر اوقات بهتر است. به قول خانم ویرجینیا وولف، اولین شرط نویسنده شدن اتاقی از آن خود است. اما شاید شما تنوع مکان را ترجیح بدهد، به هر صورت خوب است که این نکته را در مورد خودتان کشف کنید.
- مغزتان را چطور آمادهی نوشتن میکنید؟
دقت کنید که هر مغزی برای جدا شدن از جنجال زندگی روزانهاش و ورود به فاز نوشتن، نیاز به یک فرآیند انتقال دارد. شما هم فرآیند انتقال خودتان را پیدا کنید.
و در پایان: تا منظم ننویسید، بعید است بتوانید اثری را کامل کنید، پس ویدئو را ببینید و برای خودتان برنامه بریزید. اگر در مورد روتین نوشتن باز هم سوال دارید، حتما کامنت بگذارید و بپرسید. یا اگر موضوعات دیگری به ذهنتان میرسد که در موردشان صحبت کنیم، حتما بگویید.