پرش به محتوا

کتابخانه شخصی من منتشر شد اثر ویل دورانت و مترجم امین حسینیون

، این متن پیشگفتاری است که بر کتاب نوشته ام، و لینک خرید مستقیم هم از سایت بنوبوک با تخفیف اینجاست:

روی این لینک کلیک کنید

 

 

 

هر سال در ایران چند صد عنوان کتاب تازه‌ی باکیفیت چاپ می‌شود (چندین عنوان را همین نشر پارسه منتشر می‌کند) که هر کدام در زمینه‌ی تخصصی خودشان سرآمد هستند. یعنی اگر من و شما روزی یک کتاب هم بخوانیم حتی از قافله‌ی کتاب در ایران عقبیم، چه برسد به کل جهان. ما ولی روزی یک کتاب نمی‌خواهیم، هفته‌ای یا ماهی یک عنوان کتاب شاید برسیم بخوانیم، عذرمان هم موجه است: وقت نداریم. از طرفی فرصت زیادی هم نداریم که برای انتخاب کتاب وقت بگذاریم، در تمام حوزه‌ها هم تخصص نداریم که خودمان ارزیابی کنیم و  در نتیجه معمولا این سوال بی‌پاسخ می‌ماند که چی بخوانیم؟ کتاب حاضر پاسخی برای این سوال است، البته پاسخی به سبک ویل دورانت. او به شما ماهیگیری یاد می‌دهد، و بعد از خواندن این کتاب تازه کار اصلی‌تان آغاز می‌شود و خودتان باید بروید و ماهی بگیرید.

ویل دورانت صد عنوان کتاب پیشنهاد می‌کند که می‌توانند مبنای مطالعاتی هر آدمی را بسازند، یعنی به ذهن آدم مسیر بدهند. بسیاری از عنوان‌های پیشنهادی او به فارسی ترجمه شده‌اند و بعضی‌هایشان که ترجمه نشده‌اند جایگزین‌های مناسبی در فارسی دارند. او ده اندیشمند برتر تاریخ، ده شاعر برتر، و برترهای دیگر از نظر خودش را معرفی می‌کند و از طریق این معرفی‌ها به شما زاویه دید می‌دهد. بعد از خواندن این کتاب می‌توانید بهتر در مسیر مطالعاتی خودتان تصمیم بگیرید که در مورد کدام آدم‌ها، کدام دوره‌ها و کدام حوادث تاریخی اگر مطالعه کنید لذت بیشتری خواهید برد و برایتان مفیدتر خواهد بود. اگر داستان می‌خوانید داستان‌هایی در مورد کدام وقایع تاریخی انتخاب کنید و … .

ویل دورانت از دو جهت آدم مناسبی برای این کار است. اول اینکه دانشمند و خردمند است، هرکس نگاهی به تاریخ تمدن و تاریخ فلسفه، دو اثر اصلی او انداخته باشد با این نکته موافق خواهد بود. و دوم اینکه اهل سیاست نیست. البته خودم حواسم هست که در هر حال همه‌ی اینها تحت تاثیر سیاست است، منظورم این است که نویسنده خودش فعالیت سیاسی مستقیم ندارد.

 

کتاب ویل دورانت یک ضعف هم برای مخاطب ایرانی دارد. ویل دورانت همانطوری که در پاراگراف پایانی کتاب اذعان می‌کند، نقطه‌ی آغاز نگاهش آمریکاست، و در نتیجه آمریکا و اروپا را اصل می‌داند. در میان کشورهای آسیایی هم توجهی به هند و چین داشته، در نتیجه در مورد ایران نکات بسیار محدودی در این کتاب عنوان شده، البته این اصلا عصبانیت ندارد. خودمان می‌توانیم به فهرست دورانت چند عنوان هم برای آشنایی با ایران اضافه کنیم، و کتاب دورانت را به عنوان دروازه‌ی ورود، یا نقشه‌ای کلی از فرهنگ و تمدن و تاریخ باقی جهان در نظر بگیریم.

من سعی کرده‌‌ام هرجایی که توضیحی لازم بوده به شکل پانویس به متن اضافه کنم، تا این کتاب تا حدی خودبسنده باشد. به هر حال ویل دورانت برای ساکنین آمریکا کتاب نوشته و انتظار دارد مثلا یک آدم باسواد آمریکایی والت ویتمن را بشناسد، چون در مدرسه ویتمن درس می‌دهند، نه حافظ و سعدی. من و شمای ایرانی دلیلی ندارد والت ویتمن را بشناسیم همانطور که احتمالا دورانت هم شناخت چندانی از فردوسی نداشته. متن دورانت هیچ پانویسی نداشته و تمام پانویس‌ها از من است.

با این توضیحات برویم به سراغ اصل متن.

 

امین حسینیون

اسفند 1400

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *