خب، بالاخره نفس عمیق هم چاپ شد که بیشتر از یک سال و نیم منتظر چاپش بودم. بعد از کلی رفت و برگشت و اصلاحیه از جانب ارشاد و …، الان میتونید از فروشگاه ثالث زیر پل کریمخان و چهل کلاغ در ارگ تجریش تهیهش کنید. آنلاین هم قابل خرید هست که لینکش توی پاراگراف بعد هست.
نفس عمیق بین کتابهای آن تایلر اهمیت زیادی داره، همه تحسینش کردن، پولیتزر 1989 رو برده، و ازش فیلم هم ساختن. برای ترجمهی رمان نفس عمیق از خانم تایلر هم اجازه گرفتم و اتفاقا دوستان نشر ثالث گفتن که خانم تایلر ای.میل زدن و خواستن نسخهی فارسی کتاب براشون فرستاده بشه (خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم). به هر حال نفس عمیق رو میتونید از اینجا بخرید:
اما نفس عمیق چطور کتابیه؟
عنوان اصلی کتاب breathing lessons هست که میشه به فارسی درسهای تنفس ترجمهش کرد، ولی به نظرم معنی رو خوب منتقل نمیکنه، چون به فارسی بار عاطفی کافی رو نداره. اما نفس عمیق حس کلی رمان رو منتقل میکنه، تمام رویدادهای رمان ، چه بخش خوشبختیش، چه بخش بدبختیش نفس عمیق لازم دارن.
آمریکای نفس عمیق، شبیه فیلمهای هالیوودی و سریالهایی که اکثرا میبینیم نیست. یه جایی از قصه مگی و آیرا، زوج قهرمان رمان، از کنار یه وانتی رد میشن که نوشته یه دلار بده هرچقدر تو دستت جا میشه سبزیجات ببر. این جور تصاویر رو من تو هیچ فیلم یا داستان دیگه ندیدم.
این رمان چهارصد صفحهس، ولی من حتی بار آخری که قبل از چاپ خوندمش حوصلهم سر نرفت و ازش لذت بردم. عجیب اینجاست که قاعدتا نباید میبردم، چون با سلیقهی من خیلی فرق داره. یعنی داستانهایی که من مینویسم اگر زاهدان باشن، نفس عمیق رود ارسه، فاصله در این حد زیاده.
مگی یه زن میانساله که بچههاش بزرگ شدن ولی حاضر نیست رهاشون کنه، تلاش میکنه که زندگی آدمهای اطرافشو بهتر کنه، ولی قهرمان خفنی نیست، خیلی از نقشههاش شکست میخورن(مثل خیلی از نقشههای ما) اما ناامید نمیشه و سعی میکنه در هر موقعیت کاری که به نظرش انسانی میاد رو انجام بده.
در کل رمانیه که وقتی تموم میشه حال خواننده بهتره، یعنی رمان حال مثبتی داره و گرچه آن تایلر با پرداخت جزییات سبک واقعگرایی خودشو پیاده میکنه، و گرچه چیزی از تلخی واقعیت کم نمیشه، اما طوری پیش میره که خواننده بتونه با تمام این چیزها مواجه بشه و نفس عمیقی بکشه و لبخند بزنه.